عشق مامانی، امیرعلی جونعشق مامانی، امیرعلی جون، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره
عشق دومم،امیرپویانعشق دومم،امیرپویان، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

امیرعلی و امیرپویان عشق مامان و بابا

امیرعلی مستقل

1392/10/21 15:41
نویسنده : مامانی
194 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم الان تقریبا یک هفته است که من دیگه میام سرکار چون خاله نسترن واقعا دیگه خیلی اذیت میشد

اومدم تا آیلین خانم (دختر خاله نسترن) هم یکم استراحت کنه تپل شه بپره تو بغل مامانیش

اما دلم برات پر میکشه پسرم روزها برات شیر می ذارم و تو پیش مامان جون می مونی از اونجاییکه خیلی پسر ماهی هستی همه دوست دارن پیششون باشی یه موقعهایی پیش مامان من و یه موقعهایی پیش مامان بابایی می مونی

قبلا تصمیم داشتم پرستار بگیرم تا تو رو با خودم بیارم سرکار اما راستش یکم ترسیدم

فعلا که با این شرایط می گذرونیم

تازگیها خیلی خیلی ماه شدی یاد گرفتی با صدا می خندی دلم برات ضعف می کنه تو اداره هرموقع دلم برات تنگ میشه عکسهاتو نگاه می کنم

پسرم بعضی مواق از اینکه کنارت نیستم احساس گناه می کنم اما چه میشه کرد ....

خدا راشکر که هردوتا مامان جونها نزدیکن و به من و تو کمک می کنن

انشالله یکم بزرگتر شی با خودم میارمت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

ازاده مامان آرتین
21 دی 92 17:27
آره واقعن سخته که ازش دور بمونی-ایشالا بزرگتر که شدبا خودت ببرش-راستی خانمی مگه کجا کار میکنی؟ من کارمند دانشکده فنی هستم