عشق مامانی، امیرعلی جونعشق مامانی، امیرعلی جون، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره
عشق دومم،امیرپویانعشق دومم،امیرپویان، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره

امیرعلی و امیرپویان عشق مامان و بابا

اولین زمستان رندگی

1392/10/3 20:18
نویسنده : مامانی
210 بازدید
اشتراک گذاری

زمستان فرا رسید با همه قشنگیهاش. با وجود امبرعلی عزیز امسال قشنگیهای زمستان صدبرابرشده

متاسفانه در آخرین روزهای پاییز امیرعلی دچار سرماخوردگی شد با اینکه نه جایی رفته بودیم نه کسی میتلا بود خونمون هم امسال خیلی گرم و خوبه

روزها و شبهای سختی بود وقتی پسر کوچولوم سرفه می کرد وقتی با صدای گرفتش گریه می کرد منم اشکم در میومد داره کم کم می فهمم که چقدر دوستش دارم

 

دوبار رفتیم دکتر و بخور دائم بالاسرش بود  اما بهرحال 6روز طول کشید تا حالش بهتر شد

 

و اما بعد .......

دلم می خواست اولین شب یلدای امیرعلی برای همه خاطره بشه واسه همین تصمیم گرفتم گیفت شب یلدا درست کنم البته یواشکی

هیچکس حتی بابایی هم تا آخرین لحظه خبر نداشتن

 

فکر می کنم خوشگل شد همه خوششون اومد

چون امسال شب یلدا شنبه بود ما دوشب یلدا داشتیم یک شب با عموهاو عمه ها یک شب هم با خاله ها و دایی ها

اینم امیرعلی با لباس هندوانه ای

میز یلدا به سلیقه خاله محدثه جون

 

وای چقدر خوراکیخوشمزهخوشمزه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

الی
4 دی 92 12:31
یلدای سه نفرتون مبارک دوست گلم
مامان بهاره مامان امیرمحمد
4 دی 92 16:13
وای مبارک باشه شب یلدا خاله جون عزیزم خدا بد نده نبینم شما مریض بشی امیدوارم همیشه سلامت باشی و شاد خیلی گوگولی و بانمک شدی عسل خاله یه بوس آبدار
رضوان مامان رادین
5 دی 92 23:58
چه مامان هنرمندی گیفتها عالی بود...وااااااااااای چه هندونه خوشمزه ای...فکر کنم حسابی خوردیدش اونشب
مامان هلاله
6 دی 92 19:32
وای چه هندونه ی خوشمزه ای
خاله نسترن
7 دی 92 8:41
ای قربون خنده هات بشم نفس خاله
خاله حمیده
7 دی 92 15:47
سلام جوجویییییییییییییییییییی یلدات مبارک خاله جونیییی هندونههههههه خوردنییییییییییییییییییییییییی