تولد 3 سالگی
امسال تولد گل پسر یکروز با محرم فاصله داشت و فرصت خوبی بود که براش تولد مختصری بگیریم با بابایی تصمیم گرفتیم با تم ماشینها براش تولد گرفتیم چون عاشق ماشین و رانندگیست 2ساعتی از سرکار زودتر برگشتم خونه و رفتم کیکش را سفارش دادم ، براش بادبادک مک کوئین و کلاه و ریسه هم گرفتم وقتی رفتم سراغ امیرعلی اومد خون بادبادکها را دید از ذوق نمیدونست چکار کنه سریع رفت به مامان جونش گفت مامان جون تولدمه بادبادکها را دید ، سریع رفت پشت جلد یکی از کتابهاش را نشون داد که عکس مک کوئین بود گفت مامان شبیه اینه با هم کمک کردیم ریسه ها و بادبادکها را وصل کردیم ، وای که چقدر ذوق میکرد، تا بابایی زنگ زد گفت بابا امشب تولدمه ، تولد ماشینی خلاص...