عشق مامانی، امیرعلی جونعشق مامانی، امیرعلی جون، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره
عشق دومم،امیرپویانعشق دومم،امیرپویان، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

امیرعلی و امیرپویان عشق مامان و بابا

روز پدر مبارک

همسر مهربانم با وجود تو، مرا به الماس ستارگان نیازی نیست این را به آسمان بگو. تو به قلب من شادی و به جانم روشنایی می بخشی فرا رسیدن روز پدر را به همه پدرهای مهربون مخصوصا به بابایی علی جون، که امسال طعم پدر بودن را نصفه و نیمه می چشه تبریک می گم    دیروز که به بابایی کادو دادم ،بابایی می گفت کاش علی هم الان اینجا بود دیروز به مناسبت تولد امام علی و به نیتی که از سال گذشته تو حرم امام رضا، داشتیم، شیرینی تقسیم کردیم انشالله از سال دیگه خود علی جون ، زحمت تقسیمش را می کشه ...
4 خرداد 1392

اولین هدیه های گل پسر

بچه ها ممنون که بهم سر زدین و حدسهاتونو گفتین آره نی نی منم یک گل پسره و به قول دوستان جولابش آبیه به قول مامان آزاده ظاهرا فصل فصل پسره بچه های رستا جون ، مری ، مامان یاسی ، مامانی فرشته کوچولو ، فینگیلی ، مامان معصومه و وروجک 92   هم که تقریبا همگی هم سن اند، پسرن الهی همشون به سلامتی به دنیا بیان خاله نسترن و خاله محدثه تا فهمیدن ،رفتن خرید اینا هم هدیه های خاله جونیهاست که به مناسبت تولد من ، واسه گل پسرم خریدن  وای کی میشه من اینا را تنت کنم   راستی بابایی هم به عنوان کادو تولد و مژدگانی برام زنجیر طلا خرید..... دستش درد نکنه ...
29 ارديبهشت 1392

یه عالمه خبرهای جدید

دیروز تولدم بود و چون بابایی چند روزی است خیلی سرش شلوغه قول داد کادوشو در اسرع وقت بخره اما بساط کیک و شمع و چاقو به راه بود جای همتون خالی   چند روز پیش رفتم جواب تست غربالگری  را گرفتم خدا را شکر همه چیز خوب بود امروز  هم نوبت سونوگرافی داشتم با اینکه اولین بار بود پیش این دکتر می رفتم اما دکتر با تجربه ای و خوبی بود خیلی هم برام وقت گذاشت و همه چیز را چک کرد من که دل تو دلم نبود قلبم داشت از جا کنده می شد چون هنوز هم هیچ حرکتی از توت فرنگی حس نکردم و از طرفی به خاطر مسابقه پینگ پونگ هم یکم نگران بودم ولی خب خدا را شکر دکتر راضی بود البته تا به دکتر نشون ندم خیالم راحت راحت نمیشه اما ....... خیلی ...
24 ارديبهشت 1392

تعیین تاریخ دقیق زایمان

امروز که این مطلبو جستجو کردم به یک سایت خیلی جالب برخوردم که با ورود تاریخ آخرین روز قاعدگی ، روز زایمان، نمودار بارداری و سن بارداری را دقیق نشون میده چون برام خیلی جالب بود لینکش را گذاشتم LMP:اولين روز آخرين قاعدگي است Conception Date:روزتخمك گذاري و احتمالا روز لقاح است Due Date:روز تولد نوزاد براي محاسبه تاريخ زايمان هم مي توانيد از این لينك استفاده كنيد LMP را وارد كنيد تا جدول حاملگي شما را تر سيم كند ...
23 ارديبهشت 1392

هدیه روز زن

دیروز روز خیلی خوبی بود از سرکار که برگشتم بابایی یواشکی بدون اینکه من متوجه بشم رفت بیرون و یکساعت بعد با یک کادو برگشت یه گلدون خیلی خوشگل + یک کارت هدیه جالبتر از همه این بود که رو کارت تبریک نوشته بود تقدیمی نی نی و بابایی   متشکرم بابایی انشاالله سال دیگه  نی نی را بغل کنی و باهم برید خرید   ...
11 ارديبهشت 1392

تبریک فرارسیدن روز مادر

زن هستی ساز و نظم ده و مهر گستر است ، سـرچشمه محبت و الطاف داور است بهر صفا و لطف خدا عشق مظهر است ، بعد از خدا به سجده بود زآنکه مادر است   فرارسیدن روز مادر را اول به مادر خودم و بعد به همه دوستانی که به تازگی لذت مادر شدن را چشیدن و اونایی که به امیدخدا، چند ماه دیگه مادر میشن تبریک می گم ...
9 ارديبهشت 1392

هنوز هم حالم بده

توت فرنگی مامان سلام هر روز که می گذرد عشق نزدیک شدن به لحظه ای که بتونم تو رو ببینم ، خوشحالم می کنه اما تو هرروز شیطون تر از قبل می شی . هنوز تکون خوردنهات را حس نکردم و نمی دونم داری چکار می کنی نکنه داری با دل و روده من ور می ری که هر روز حالم به هم می خوره اونهم نه یکبار ، 2 دوبار صبح و یکبار شب شبها اینقدر بی حال و بی جون می افتم که خودم دلم واسه خودم می سوزه ، نمی دونم با وجودیکه چیزی هم نمی تونم بخورم ، اینهمه بالاآوردن دیگه چیه خودم هم متوجه میشم که چقدر ضعیف شدم بیچاره بابایی خیلی ناراحته ، هرکاری از دستش بربیاد واسه من انجام میده ، اما هیچکدوم حال منو بهتر نمی کنه دیشب به بابایی گفتم به نظر تو ، این توت فرنگی قدر منو...
3 ارديبهشت 1392

یه قرار ملاقات جدید

سه شنبه این هفته باز هم قراره همدیگر را ببینیم توت فرنگی من! می خوام برم پیش دکتر سونوگرافی و حالتو بپرسم   "خدا کنه همه چیز خوب باشه" تو این روزهای عید خیلی ها متوجه بارداریم شدن و خیلی ها هنوز نه ولی به امیدخدا اگه همه چیز خوب بود احتمالا بعد از سه شنبه همه می فهمن   چون خاله نسترن جون دیگه طاقت نداره عزیزم تا رسیدن به ساعت 12 سه شنبه لحظه شماری می کنم صورت ماهتو ببینم   چند روزی است علاوه بر صبحها، شبها هم حالم بده   بیچاره بابایی دیشب که از سرکار اومد تازه رفت تو آشپزخونه و مشغول درست کردن شام و نهار (واسه امروز) شد   منم خوابیده بودم و فقط بهش می گفتم که چه کار کنه    ...
20 فروردين 1392

بدون عنوان

امروز نوبت سونوگرافی NTو NB داشتم  ایندفعه مطب خانم دکتر صافی نوبت داشتم وای ماشاالله چه دکتر ماهی بود خوش اخلاق و مهربون . جالبه که اولین جایی بود که منشی ها هم مودب و مهربون بودن تا نوبتم بشه زیاد طول نکشید وقتی رفتم داخل یک مانیتور هم نزدیک خودم بود تا هرچی می گذره ببینم  خانم دکتر هم با دقت هرچی میدید برام توضیح میداد از خانم دکتر اجازه گرفتم و از تمام لحظات فیلم گرفتم تا به بابایی نشون بدم آخه بابایی سرکار بود و نتونست  همراهم بیاد حتی صدای قلبت هم توی فیلم هست الهی قربون صداش برم که 162بار در دقیقه می زنه ماشاالله قدت هم بلند شده 72mm  فکر کنم به بابایی رفتی البته دکتر  راجع به جنسیتت چیزی نگفت ب...
20 فروردين 1392

آخرین عید بدون تو

  سلام به توت فرنگی مامان و به همه دوستای خوبم سال جدید هم آغاز شد و من خیلی خیلی خوشحالم که تو امسال پیش منی موقع تحویل سال من و بابایی تنها بودیم به بابایی گفتم این آخرین سال تحویل دو نفره مون بابایی هم قند تو دلش آب می شد اینم نمایی از سفره هفت سین امسالم    راستی یادم رفت بگم بابایی امسال خیلی خیلی به من تو خونه تکونی کمک کرد با اینکه سرش خیلی شلوغ شد ولی در واقع همه کارها را خودش انجام میداد منم گهگاهی یک دستی می زدم خوشگلم اینا همش به خاطر توئه وگرنه بابایی اصلا زیر بار این کارها نمی رفت     ...
18 فروردين 1392