پسرم هفت ماهه شد
امیرعلی عزیز ما دیگه وارد هشت ماهگی شده ، یازدهم که بردمش برای قد و وزن ، وضعیتش خیلی خوب نبود
قدش که اصلا اضافه نشده بود ، وزنش هم مینمم مقدار را گرفته بود
حسابی نگران شدم اصلا تا بعدازظهر حوصله نداشتم و همش تو فکر بودم
یعنی من براش کم می ذارم
باید شیردهی و غذاهاشو بیشتر کنم . پسر گلم تا حالا فرنی ،سوپ،پوره هویج و سیب زمینی ، کمپوت سیب و شیرخرما را تجربه کرده و خدا را شکر مشکلی نداشته
یک نکته : پسرم اصلا فرنی دوست نداشت یکجا خوندم اگر نوزاد فرنی نمی خورد یک برش موز یا مقداری سیب در آن بریزید و من اینکارو کردم و علی جونم با لذت خورد
این نکته را گفتم شاید به درد کسی بخوره
پسرم دیگه داره یاد میگیره بشینه ، با قلاب کردن دستاش به چیزی، چند ثانیه وایمیسه ، دستها و پاهاشو دیگه می شناسه اما هنوز حرفی را به تقلید تکرار نمی کنه
بعضی وقتها هم می ذارمش تو تختش و خودش خیلی قشنگ بازی می کنه
اینجا هم دستشو گرفت به میله تخت و چند ثانیه ای وایساد تا من ازش عکس بگیرم
اینجا هم داره به مامانی کمک می کنه قربون دستاش
در ضمن کابینتها را هم مرتب می کنه