دندانپزشکی
به دلیل مشکلات زیاد دندانهای امیرعلی ، مجبور شدیم ببریمش تهران ، اونجا هم تایید کردن که باید سریعتر دندونهاش پر بشن اون با بیهوشی
تصمیم سختی است هنوز نتونستیم خودمون را قانع کنیم و راه درست را انتخاب کنیم
خوبی بردن دندونپزشکی این بود که دیگه شکلات نمیخوره و هرکس هم بهش تعارف کنه میگه نمیخوام دندونهام خراب میشه
نمیدونم چرا اینقدر زود دندونهاش داغون شد
به خاطر کف پاش هم مجبوره همیشه کفش پاش باشه ، دلم براش کباب میشه ، خداکنه حداقل با کفش اصلاح بشه
البته دکترش میگفت جای نگرانی نیست و در بیشتر بچه ها شایع است
شبها موقع خواب خیلی اذیت می کنه و دائم بهانه میگیره آب میخوام خوراکی میخوام خارم میاد ، پام درد میکنه ، دستم فر شده و ....
کلافه میشم از دستش تا بخوابه
--------------------------------------------------------------------------------------------
یک شب به مامانم برگشت گفت مامان جون پراید به درد نمیخوره پرایدتون را بفروشین وانت بخرین هی میخواین چیزمیز ببرین خونه بنایی
مامانم گفت خودتون چرا پراید دارین ، گفته ما که میخوایم بفروشیم ال 90 بخریم