عشق مامانی، امیرعلی جونعشق مامانی، امیرعلی جون، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره
عشق دومم،امیرپویانعشق دومم،امیرپویان، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

امیرعلی و امیرپویان عشق مامان و بابا

رفتن به آرایشگاه

1393/9/25 14:21
نویسنده : مامانی
517 بازدید
اشتراک گذاری

دیگه موهای گل پسرم خیلی بلند شده بود ، با اینکه بهش میومد اما خب مجبور شدیم بریم کوتاهشون کنیم

ایندفعه به کمک آدرسی که مامان رادین جون دادن، رفتیم سالن رنگین کمان که مخصوص کودکان بود اینقدر اسباب بازی و وسایل سرگرم کننده اونجا بود که برخلاف دفعه های قبل ، خدا را شکر پسرم یه ذره هم گریه نکرد

آقای آرایشگر خیلی خوشش اومد که امیرعلی اصلا گریه نکرد

من که وقتی با این لباسها می دیدمش و ارامشش را ، چند بار می خواستم برم بخورمش دلم داشت واسش غش می کرد

وقتی کار تموم شد حسابی تو بغلم فشارش دادم

و به عنوان جایزه براش یک کتاب دیگه خریدیم

موقع قدم زدن تو خیابون یکی از شیرین ترین لحظات بود اون لحظه ای که همیشه آرزو داشتم من و بابایی دست پسر کوچولومون را گرفته بودیم و سه تایی با هم راه می رفتیم

*************************************************************************

پسرم عاشق کتابهاشه با اینکه ما تو خونه یک کتابخونه پر از کتاب داریم وقتی بغلش می کنم فقط کتابهای خودشو برمیداره و میده به من یا بابایی که براش بخونیم

اگه یک بخش از یکی از کتابها را بخونیم ، تشخیص میده و اون کتابو میاره

 

 

 

 

 

 

پسندها (3)

نظرات (10)

آزاده مامان آرتین
26 آذر 93 13:37
مبارکت باشه خاله جون چ ناز شدی
مامانی ماهان جون
27 آذر 93 9:55
چه آرایشگاه خوبی که اینقد با روحیه بچه ها سازگاره
مامانی ماهان جون
27 آذر 93 9:55
ای جاااااااااااااااان دلممممممممممممم چه قیافه ایم گرفته خوشگل پسرررررررررر
مامانی ماهان جون
27 آذر 93 9:56
موی کوتاه و بلند هر دو تاشم بش میاد هزار ماشالله
مامانی ماهان جون
27 آذر 93 10:49
به به به چه مامان خوبی که برا پسر نازش جایزه کتاب میخرهمبارکت باشه خاله جونی
مامانی ماهان جون
27 آذر 93 10:50
برا امیر علی باهوش و کتابخوووووووووووونم
✍ مری
28 آذر 93 20:29
به به مبارکا باشه ایشالا آرایشگاه دامادی خوشبحالتون امیرعلی اذیت نکرده من نمیدونم چجوری بهداد رو ببریم بهداد هیچ مدله نمیزاره میدونممممممممممممم
مامانی
پاسخ
عزیزم ما قبلا هم امیرعلی را برده بودیم آرایشگاه اینقدر گریه کرد که به هق هق افتاد ولی محیط اینجا خیلی جذاب بود
مامان ریحانه
29 آذر 93 18:58
چه پسر ناز و قشنگی دارید خدا براتون حفظش کنه
مامانی
پاسخ
ممنونم عزیزم
رضوان
7 دی 93 15:21
وااای رادینم عاشق این آرایشگاه و عمو آرایشگرشه...اونم من همین ارایشگاه میبرم...عالیه...رادینو از اول همینجا بردم...از دو سال پیش تا حالا...اصلا یه نق کوچولو هم نزده..تازه گاهی اوقات میگه بریم سوار ماشینش بشم...همون صندلی ارایشگاهو میگه...مباااارکت باشههه عزیز خاله
مامانی
پاسخ
ممنونمم خاله جون که آدرس این آرایشگاه را بهم دادی
مامانی امیرحسین جونی
18 بهمن 93 2:43
آخی نازی کوتاهی موهات مبارک الهی چه مظلوم نشسته رو صندلی آدم میخواد گازش بگیره یه عالمه بوس س س س واسه امیرعلی جیگر