عشق مامانی، امیرعلی جونعشق مامانی، امیرعلی جون، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره
عشق دومم،امیرپویانعشق دومم،امیرپویان، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره

امیرعلی و امیرپویان عشق مامان و بابا

پسرم دیگه آقا شده

1393/4/1 10:50
نویسنده : مامانی
218 بازدید
اشتراک گذاری

در هفته های میانی ماه نهم ،پسر گلم دیگه یاد گرفته چهار دست و پا بره ماشالله در چشم به هم زدنی از یکطرف خونه به طرف دیگه می ره

دیگه می تونه از حالت خوابیده به حالت نشسته تغیر وضعیت بده

دلش می خواد همه جای خونه سر بزنه

خودشم حسابی لذت می بره که می تونه هرجایی بره

عاشق حمومه ، برق حموم که روشن میشه جیغ میکشه و دوست داره بره

وقتی میره حموم دیگه دلش نمی خواد بیاد بیرون

موقع خواب هزار بار حالتش عوض میشه

دلش می خواد جاش باز باشه تا حسابی بچرخه

می تونه با کمک مبل و میز و دیوار چند ثانیه ای بایسته

عاشق بچه ها ست و براشون بال بال می زنه

صبحها به سختی ازم جدا میشی

دلم برات ریش ریش میشه

من:

عاشق و منتظر لحظه ای ام که بتونی بگی ماما

دلم می خواد گازت بگیرم

 

بابایی:

یک روز ماموریت را به زور تحمل کرد وقتی اومد خونه دلش برات پر می زد

شبها هم خواب تو رو می بینه

بعضی وقتها فکر می کنم از منم بیشتر دوست داره

 تو هم خیلی به بابایی وابسته هستی حتی اگه خوابیده باشه دور و برش می ری

یکبار که بابایی خیلی خسته بود نمی تونست بغلت کنه تو هم رفتی رو دل بابایی خوابت برد

 

 

پسندها (2)

نظرات (3)

رضوان
1 تیر 93 12:03
ماشا... به پسر ناز خاله...
مامانی فرشته کوچولو
3 تیر 93 2:10
دیگه الان حسابی شیطونی میکنه
خاله نسترن
13 تیر 93 16:33
خاله فدات بشه جیگر مامانی یادت رفت بگی چهارشنبه خونه مادر جون دستش رو گرفت به دیوار و خودش بلند شد