عشق مامانی، امیرعلی جونعشق مامانی، امیرعلی جون، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره
عشق دومم،امیرپویانعشق دومم،امیرپویان، تا این لحظه: 5 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره

امیرعلی و امیرپویان عشق مامان و بابا

اولین مسافرت علی جون

1393/2/7 12:26
نویسنده : مامانی
431 بازدید
اشتراک گذاری

با اینکه برنامه ای برای سفر نداشتیم اما بابایی پیشنهاد داد تعطیلات عید را بریم سفر
این شد که ما هم آماده شدیم برای رفتن . اولش نگران بودم نکنه امیر علی عزیزم تو مسافرت اذیت بشه و یا اینکه جای دندونهاش اذیتش کنه  اما دیگه توکل به خدا راه افتادیم با همراهی مامان جون و بابا جون خاله محدثه و خانواده دایی

صبح رو 7 فروردین به سمت اهواز راه افتادیم تو مسیر علی جون خیلی آروم بود و خداییش اذیت نمی کرد توی مسیر به شهر اندیمشک رسیدیم و با هم از سد عظیم کرخه بازدید کردیم

 بعد با هم رفتیم پادگان هوایی وحدتی ، اگه علی جون یکم بزرگتر بود بعید می دونم حاضر بود از اونجا دل بکنه نمایشگاهی از انواع هواپیماها و تجهیزات جنگی ، برگزاری مانور هوایی و ...

 

 شبهای اهواز بسیار زیبا بود کنار پل کارون

 

سفر امسال بسیار جالب بود هم  هواپیما و جنگنده های هوایی دیدیم هم در بندر امام خمینی کشتی های غول پیکر را دیدیم کشتی که از لیبریا اومده و شش ماه در راه بوده تا به ایران رسیده بود

 

   بندر دیلم و بندر گناوه مقصد بعدی سفر ما بود، هرچند انتظار هوای گرمی را داشتیم اما اونجا هم سرد شد و امیر علی نتونست بره شنا و همش لای پتو بود مبادا سرما بخوره

 اما خب چند تا عکس خوب با دریا ازش گرفتیم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 تو راه برگشت طبیعت زیبای یاسوج را دیدیم و سیزده به در را دریکی از زیباترین نقاط گذراندیم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (4)

مری
20 فروردین 93 8:37
ای جاننننننن تپلی همیشه به سفر ایشالا تو مسیرتون احیانا مارو با پل هوایی رد کردین؟؟؟ خصوصی
خاله نسترن
21 فروردین 93 8:15
اخماتو قربون جوووووووووووووونم
مامانی
24 فروردین 93 12:00
مرد کوچک سال نو مبارک همیشه به تفریح
ازاده مامان آرتین
27 فروردین 93 13:49
عزیزم شما که اومدی اهواز میگفتی تا در خدمتتون باشیم-ما که اهواز زندگی میکنیم-حالا خوش گذشت بهتون؟ فدات شم عزیزم از مهمون نوازی اهالی جنوب همیشه خوبی شنیدیم به ما هم حسابی خوش گذشت