اولین لذت برای بابایی
خدا را شکر این روزها تکونهات خیلی بیشتر شده ، بعضی وقتها اینقدر محکم و استوار حرکت می کنی که ناخودآگاه به شکمم نگاه می کنم فکر می کنم حتما از اینطرف هم معلومه
پس از مدتها بابایی به آرزوش رسید و حالا دیگه می تونه با لمس شکمم، متوجه حرکاتت بشه
وای نمی دونی چقدر خوشحال شد اشک تو چشماش جمع شده بود باورش نمیشد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی