قشنگترین لحظه، زیباترین صدا
دیروز برای اولین بار دیدمت عزیزم
دیرزو برای اولین بار صدای قلب مهربونتو شنیدم
سرتاپا استرس بودم وقتی دکتر مشغول یررسی و نگاه به مانیتورش بود
پرسیدم خانم دکتر قلبش تشکیل شده اما خودم لرزش صدامو حس می کردم گفتم میشه صداشو شنید
وای و اون لحظه ای که صدای قلبتو واسم گذاشت دلم می خواست گریه کنم دیگه باورم شد که یک موجود زنده یک توت فرنگی تو وجود منه که قلب داره روح داره زندگی و حیات داره
خدایا هزاران بار شکرت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی